فورد در دیترویت به عنوان سرمهندس شرکت برق ادیسون کار میکرد و در همین حین مطالبی که مجلات درباره اتومبیل ها منتشر میکردند او را تحت تاثیر قرار داد و به اتومبیلهای بنزینی علاقه مند کرد. بنابراین در سال 1891 اوقات فراغت خود را به ساخت چیزی که به آن “چهارچرخ” میگفت اختصاص داد تا اینکه در بهار ۱۸۹۶ موفق شـد اولیـن درشکه بدون اسب خود را بسازد.
در آن زمان تنها ثروتمندان میتوانستند درشکه های بی اسب تهیه کنند و از آنجایی که این درشکه ها به صورت کارخانهای تولید نمی شدند بسیار گران قیمت بودند.
وی بعد از یک دهه تلاش برای راه اندازی شرکت خود و تحقق رویای همیشگیاش یعنی ساخت اتومبیلی که همه بتوانند سوار شوند، سر انجام در سال 1899 توانست سرمایه گذار الوار دیترویت را با سوار کردن بر اتومبیل دست ساز خود ترغیب کند که روی شرکتش سرمایه گذاری کند و بدین وسیله اولین شرکت اتومبیل سازی خود را افتتاح کند.
مشکل : روند تولید اتومبیل این شرکت به اندازه کافی سریع نبود که بتواند او را از نظر مالی تامین کند و سرمایه گذاری هم تنها یک سال به طول انجامید.
راه حل: او دلسرد نشد و به فکر ساخت یک اتومبیل مسابقه افتاد که فکر بکری هم بود و در نهایت شهرتی برای فورد ایجاد کرد که توجه پشتیبانان و سرمایه گذاران زیادی را به خود جلب کرد.
در سال ۱۹۰۳ با همراهی دوازده نفر سهامدار، شرکت فورد بـا سـرمایه اسـمی صد هزار دلار تشکیل شد که فقط ۲۸ هزار دلار آن پذیرهنویسی شده و از این مبلغ هم در واقع نصف آن پرداخت شـده بـود. فـعالیت شرکت به نحو مطلوبی جریان داشت و سود سرشاری که نصیب هنری فورد گردید. با خروج الکساندر مالکلمسن، شریک فورد از شرکت که با نقشه او مبنی بـر افزایش تولید خودرو و کاهش قیمت فروش مخالف بود، فورد دارای اکثریت سهام شرکت شد و ریاست به او تعلق گرفت.
مدل T، اولین اتومبیل فورد
اولین اتومبیل فورد که در سال 1908 به بازار عرضه شد مدل تی (T) بود که بیش از 500 مدل از آن به فروش رفت. این مدل دارای غربیلک فرمان در سمت چپ بود که بعد از آن تمامی کارخانههای خودروسازی دیگر از این کار تقلید کردند. درحالی که بیشتر اتومبیلسازان جهان در پی ساخت اتومبیلی لوکس برای ثروتمندان بودند، رویای فورد ساخت اتومبیلی بود که همه بتوانند بخرند. رانندگی با مدل تی بسیار ساده بود و تعمیر کردن آن هم ارزان. قیمت آن در سال ۱۹۰۸ ، حدود ۸۲۵ دلار بود و با کم شدن قیمت تا سال ۱۹۲۰ تا 260 دلار بیشتر رانندگان آمریکایی، مدل تی داشتند .
فورد تبلیغات گسترده ای را در دیترویت به راه انداخت، روابط خوبی با فروشندگان محلی برقرار کرد و اتومبیل خود را در تمامی شهرهای آمریکای شمالی پخش کرد. این فروشندگان از سود فروش اتومبیل ها به ثروت زیادی رسیدند. همچنین فورد علاقه زیادی به فروش اتومبیل خود به کشاورزان داشت، زیرا معتقد بود اتومبیل باعث بهبود تجارت کشاورزی نیز میشود. در این سالها، و در چندین سال متوالی، شرکت او سود ۱۰۰ درصد به دست آورد.
ایده خط تولید از کجا آمد؟
مشکل: فروش مدل T در طی چند ماه به قدری زیاد شد که فورد مجبور شد اعلام کند شرکت قادر به گرفتن سفارش جدید نیست. در سال ۱۹۱۸ نیمی از اتومبیلهای ایالات متحده از مدل تی بودند. این اتومبیل برای عموم مردم ساخته شده بود، اما با چالش جدیدی رو به رو بود. تولید کفاف تقاضا را نمیداد.
فورد میخواست به همان شیوه ای که قوطی کنسرو در آن سالها تولید میشد(با نوار نقاله مونتاژ)، اتومبیل هایش را تولید کند. اما یک قوطی کنسرو که تنها از سه قطعه تشکیل میشود کجا و یک اتومبیل کجا.
اما هنری فورد با کنار زدن این انقلاب صنعتی را ایجاد کرد در کارخانه هایلند پارک، اولین خط تولید متحرک را در سال 1913 برای ساخت اتومبیلهایش راه اندازی کرد.
در این خط تولید کارگران در ۸۶ مرحله ی مختلف نزدیک به ۳۰۰۰ قطعه مختلف را مونتاژ می کردند تا محصول به فرم نهایی خود برسد. با این کار، زمان تولید یک خودرو را از ۱۲ ساعت به ۹۰ دقیقه کاهش یافت.
فورد در واقع، به سیستمی کردن تولید فکر کرد و انقلابی صنعتی در عرصه تولید خودرو ایجاد کرد.
مشکل : وی با خودش فکر میکرد: اگر هر کارگر سرجای خودش بماند و فقط یک کار را در طول ساعت کاریاش انجام دهد، روند تولید بسیار پرسرعتتر میشود. که البته درست هم بود و مدت زمان تولید هر خودرو مدل T نصف شد و حتی در نهایت با بهینهسازی های مداوم فورد تولید هر خودرو تنها 93 دقیقه زمان میبرد. به این وسیله، فورد توانست صدها دلار از قیمت هر خودرو کم کند. اما مشکل پیش بینی نشده آن، خستگی کارگران از کار یکنواخت و تکراری بود.
راه حل: فورد مجبور شد دو برابر نرخ استاندارد حقوق برای حفظ کارکنانش بپردازد که از آن پس مردم برای استخدام در شرکت او هجوم آوردند.
رقیب لعنتی
مشکل : در طول دهه 1920 میلادی، کارگران فورد صدها هزار خودرو مدل T را تولید کردند، اما باز هم بازار فورد در وضعیت خوبی قرار نداشت و رو به رکود بود. چرا که طی 20 سال گذشته فورد تنها بر مدل T تمرکز کرده بود، اما رقیب او یعنی شورلت سالانه یک مدل جدید به بازار ارائه میداد. موفقیت شورلت و پیشی گرفتن او از فورد، این را ثابت کرد که مردم اکثرا به دنبال به روز بودن و جدید بودن یک محصول میروند و نه صرفا کارایی آن. پس از توقف رسمی خط تولید فورد T، اوایل ماه ژوئن کارخانههای فورد تعطیل و ۶۰ هزار نفر از کار بیکار شدند. فورد توانست تا سال ۱۹۲۷ نزدیک به ۵۰۰ هزار دستگاه خودرو بفروشد که از نصف فروش شورولت در همان سال هم کمتر بود.
تولید مدل جدید
راه حل : بنابراین، مدل A فورد تولید شد که به شرکت جانی دوباره بخشید و او را دو سال از رکود دور نگه داشت.هنگامی که در اکتبر 1929 بازار سهام سقوط کرد، شرایط فورد را بسیار بهتر از رقبای خود بود. همچنین هنری فورد قیمت خودرو را پایین تر و دستمزد کارکنانش را بالاتر برد.
مشکل : پس از 3 سال، فروش مدل A کاهش یافت و در سال 1931 بود که فورد با رکود مواجه شد. شورلت با موتور 6 سیلندر جدید خود و مدل جدیدی از پلیموت (Plymouth) سهم بازار فورد را گرفت. این بار دوم بود که فورد مجبور شد تولید را متوقف کند، کارگرانش را به خانه بفرستد و به فکر ابتکار جدید باشد.
راه حل: در این بار، فورد موتور هشت سیلندر خود یعنی فورد وی 8 را ارائه کرد که او را دوباره بر عرصه قدرت برگرداند.
داستان شکست ها و موفقیت های این کارآفرین بزرگ، بسیار تحسین برانگیز است. اینکه او هیچ گاه تسلیم نشد و هربار، بعد از هر شکست دوباره سربلند کرد و به فکر بهبود و ایدههای جدید برای رشد بود.
فورد به دنبال ایجاد تغییری مثبت در بهبود زندگی مردم بود. او اعتقاد داشت :
“کسب و کاری که تنها پول بسازد کسب و کار ضعیفی است.”