لوگو نیماد
جستجو
ورود / عضویت

تفکر سیستمی چیست؟

این مطلب را به اشتراک بگذارید

فهرست مطالب

تفکر سیستمی چیست؟

تفکر سیستمی یعنی دیدن موضوعات در قالب یک سیستم.

به‌طور خلاصه سیستم به مجموعه‌ای از اجزایی گفته می‌شود که با تعامل یکدیگر یک کل را به وجود می‌آورند و کل بدون هر جزء ناقص است.

در تفکر سیستمی، سازمان‌ها مانند سیستم‌هایی هستند که در دل یک مجموعهٔ محیطی بزرگ‌تر قرارگرفته‌اند.

هر سیستم شامل ورودی، خروجی، پردازش و بازخورد است.

بنابراین داشتن تفکّر سیستمی برای یک مدیر بسیار حائز اهمیت است. به کمک یک نظارت دقیق اگر خروجی ما از خروجی موردنظرمان فاصلهٔ کم‌وبیش چشم‌گیری داشت، با استفاده از بازخورد ورودی را تغییر داده و برنامه‌ریزی مجدّد می‌کنیم.


نگرش سیستمی

نگرش سیستمی یک‌راه تفکر است.

 نگرش سیستمی روش اصولی تجزیه‌وتحلیل است.

 نگرش سیستمی شیوه‌ی مدیریت است.


اهمیت تفکر سیستمی

تفکر سیستمی، بسیار کاربردی بوده و نگرش انسان را نسبت به موضوعات تغییر می‌دهد. این تغییر نگرش و زاویه دید باعث می‌شود که نتایج متفاوت‌تری را به دست آوریم.
تفکّر سیستمی به مدیران کمک می‌کند تا ساختار، الگوها و وقایع را در پیوند با یکدیگر موردبررسی قرار دهند و تنها به مشاهده اکتفا نکنند.

با استفاده از تعاریف فوق نتیجه می‌گیریم هر سیستمی را نمی‌توان به اجزای مستقل تقسیم نمود و درنتیجه انتظار اولیه از هدف اصلی سیستم را برآورده نمی‌سازد.

تفکّر سیستمی مبتنی بر نوعی کلی‌نگری است که با تحلیل، قابل‌درک نیست.

به‌عنوان‌مثال در بدن انسان، نحوهٔ رفتار چشم بستگی به نحوهٔ رفتار مغز دارد. هر زیرمجموعه‌ای که از عناصر تشکیل شود، بر رفتار کل سیستم موثّر است و این تأثیر حداقل به یک زیرمجموعه دیگری از سیستم بستگی دارد.
به‌عبارت‌دیگر اجزای یک سیستم چنان به هم مرتبط هستند که هیچ زیرگروه مستقلی نمی‌تواند از آن‌ها تشکیل شود.

مزایای تفکر سیستمی در سازمان

وجود تفکر سیستماتیک در سازمان، آثار و مزایای فراوانی در مدیریت و یکپارچگی سازمان و رشد و بلوغ آن در پی دارد ازجمله مواردی که می‌توانیم در این زمینه اشاره‌کنیم:

۱ – انتخاب هدف مشخص برای سازمان و ایجاد تعامل سازنده میان بخش‌های سازمان.

۲ – مدیریت یکپارچه و هدفمند، رهبری مشخص و هدف‌گذاری معین برای اجزا.

۳ – تقسیم‌کار تخصصی و پیشرفته میان بخش‌ها و واحدهای سازمان و تفویض اختیار منظم و از پیش تعیین‌شده.

۴ – عبور از بحران‌های سازمان ازجمله بحران رهبری – بحران استقلال – بحران کنترل – بحران بوروکراسی ( یعنی کاغذ بازی و مقررات اضافی که موجب از بین رفتن کارایی می شود).

۵ – کمک به سازمان برای حفظ دائمی و بقا و استفاده از آنتروپی منفی( يعني مي توانند خود را ترميم كرده با حفظ ساختار خود زنده بمانند)جهت حفظ بخش‌های سازمان.

۶ – استفاده از اصل تضاد سیستم و استفاده از همه نوع انسان با هر شخصیت و رویکرد و توانمندی در جهت ایجاد تعامل در سازمان در راستای هدف مشترک.

۷ – تفاوت رویکرد مدیر در نگاه به سازمان با عامه مردم و درک کلی از سیستم

۸ – رهایی از تفکرات سنتی در سازمان و اتکا به پدیده‌های غیرقابل لمس و غیرقابل‌کشف و خرافات.

۹ – ایجاد سینرژی و هم‌افزایی در سازمان با استفاده از ترکیب مضاعف و تصاعد هندسی مجموع انرژی‌های اعضای سازمان.

۱۰ – کمک به رشد و بلوغ سازمان و آماده کردن سازمان برای تقسیم و تکثیر.

به این مطلب امتیاز بدهید:

[kkstarratings]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این مطلب را به اشتراک بگذارید

درخواست مشاوره نیماد

جهت تماس، فرم زیر را تکمیل بفرمایید.

"*" فیلدهای الزامی را نشان می دهد

این فیلد برای اعتبار سنجی است و باید بدون تغییر باقی بماند .

تماس با کارشناسان:     91012460-034