ابتدا تعریفی از بازار هدف در کسبوکار را بیان میکنیم:
از مشتریان، که شما تمایل دارید محصولات یا خدمات خود را به آنها بفروشید بازار هدف شما را تعیین میکند. مشتریان هدف شما کسانی هستند که، به پروسه خرید از شما بسیار نزدیک هستند
تعیین بازار هدف مرحله اساسی در توسعه بازاریابی یک سازمان است ، زیرا با مشخص شدن بازار هدف فاکتورهای مهم دیگری که در بازاریابی محصول یا خدمت مؤثرند نیز تشخیص داده میشوند .مانند: توزیع، قیمت و ارائه محصول.
هنگامیکه فروش یک محصول بسیار رشد میکند،سازمان شما میتواند بازار هدف خود را در سطح بینالملل گسترش دهد.این موضوع همچنین به گسترش بازار محصول در داخل نیز کمک میکند.گسترش و رشد بازار هدف میتواند بهانه خوبی باشد تا سازمانها و شرکتها نظارت بیشتر و دقیقتری بر فروش و خدمات پس از فروش داشته باشند که نهایتاً منجر به ایجاد فرصتهای درآمدی بیشتر میگردد.
مشخص کردن بازار هدف در یک سازمان چه ضرورتی دارد؟
بخشبندی بازار در توسعه استراتژیهای بازاریابی به هر سازمانی کمک میکند.این دستهبندی مجموعهای از نیازهای مشترک و مشخصاتی از مشتریان است که سازمانها تمایل به دانستن آنها دارند. این سفارشی سازی درنهایت به مشتریان کمک میکند تا محصول یا خدمت شمارا خریداری کنند. شناخت مشتریان در خدماترسانی صحیح به مشتریان نیز نقش به سزایی دارد.
استراتژی بازار هدف:
بعد از بخشبندی بازار هدف، نوبت به تعیین استراتژی هدف میرسد. خب حالا چطور میتوانیم یک استراتژی طراحی و پیادهسازی کنیم؟ چه پیشنیازهایی دارد؟
بهطور مثال شرکتها یا سازمانهایی که چندین کالا یا خدمت را ارائه میدهند، در استراتژی بازار هدف خود به این مقوله میپردازند که مشتریان یک بازار هدف بهتر است از محصولات یا خدمات عمومی استفاده کنند یا از محصولات سفارشیشده؟
بهطورکلی استراتژی هدفگذاری شامل بخشبندی بازار،مشخص کردن بخش پربازده و تخصیص کالاها یا خدمات مناسب به هر بخش است.
برای تعیین استراتژی هدف باید 4 مورد زیر را همواره مدنظر داشته باشید:
- بازار هدف شما باید قابلاندازهگیری باشد.
- اولویت مشتریان است که استراتژی هدف را مشخص میکند.
- طول عمر یک محصول برای مشتری چه عددی است؟
- شناسایی نیازهای بازار که به آنها پرداخته نشده.
یک پاسخ
ممکنه بیشتر درباره این مطلب مقاله بزارید؟