کلید لذت بردن از چیزی که مردم آن را خوش شانسی اطلاق می کنند، این است که باید همواره در مورد اعمالی که نتایج دلخواه شما را به وجود می آوردند، در حال تصمیم گیری هوشیارانه باشید؛ همزمان باید آگاهانه تصمیم بگیرید و از انجام دادن کارهایی که شما را به خواسته هایتان نمی رسانند یا حتی بدتر، نتایجی که اصلا نمی خواهید به آنها برسید، پرهیز کنید.
قانون احتمالات عاملی حساس در تعریف خوش شانسی است. این قانون بیان می کند که برای هر اتفاق، احتمال وقوع مشخصی در شرایطی خاص وجود دارد. به عبارت ساده تر، اتفاقات در زندگی شما بر پایه منطق و قوانین سیستماتیک به وقوع می پیوندند. برای مثال احتمال اینکه شما یک بار سکه ای را پرت کنید و شیر یا خط بیاید 50 درصد است و اگر پانصد هزار بار هم سکه را پرتاب کنید باز هم احتمال 50 درصد است.
برای بیشتر لذت بردن از خوش بختی باید احتمال وقوع موفقیت در جنبه های مختلف زندگی را افزایش دهید.
در اینجا چند راهکار به شما آموزش خواهیم داد که با آنها بتوانید احتمال وقوع رویداد هایی را که مطلوب شماست، افزایش دهید.
تکرار، تکرار و تکرار
یکی از عوامل خوش شانسی، قانون میانگین ها است. این قانون می گوید؛ با وجود اینکه که شما نمی توانید پیش بینی کنید که کدام زنجیره از اتفاقات به موفقیتتان ختم می شود، اما از طریق آن خواهید دانست که با تکرار مشخصی از برخی اعمال خاص، در وضعیت مشخص، شما به هدفتان خواهید رسید.
برای مثال خانمی با لباس شیک، وارد یک مهمانی مهم می شود. او بسیار عالی به نظر می رسد و یکی از دوستانش از او می پرسد:( این پیراهن زیبا را از کجا پیدا کردی؟) او در پاسخ می گوید:( من می خواستم در بهترین شکل ممکن، در این مهمانی ظاهر شوم. برای همین به خرید رفتم و برای پیدا کردن لباسی مناسب خیلی تلاش و جست و جو کردم تا نهایت این پیراهن را خریدم.) دوستش به او می گوید:( تو خیلی خوش شانسی که توانستی چنین پیراهنی را برای این مهمانی پیدا کنی!)
اما حقیقت موضوع این است که خوش شانسی هیچ ارتباطی با این موضوع ندارد. آن خانم به پوشیدن لباسی شیک برای مهمانی فکر کرده، از تجربیات خود درمورد رنگ ها و پارچه ها استفاده کرده و با مطالعه نشریه های مد اطلاعات زیادی در این مورد به دست آورده است. آن خانم به مغازه های زیادی رفته تا پیراهن مورد نظر خود را پیدا کند. کاری که او انجام داده، به طور دقیق همان خواسته هایش بوده، نه شانس!
قانون میانگین ها بیان می کند؛ اگر او دفعات زیادی به فروشگاه های مختلف سر میزد و با داشتن ایده ای دقیق مبنی بر این که چه چیزی می خواهد، گام در این راه می گذاشت؛ سرانجام موفق به یافتن پیراهن مورد نظرش می شد. اگر قرار بود خوش شانسی را در این موضوع وارد کنیم، این عامل تنها نقش بسیار کوچکی داشته است.
شما یک آهنربای زنده هستید
شاید مهم ترین عامل خوش شانسی، قانون جذب باشد. این قانون که در واقع سه هزار سال پیش از مسیح نوشته شده است، بیان می کند که شما یک آهنربای زنده هستید و در زندگیتان، افراد، موقعیت ها، ایده ها و منابع را هماهنگ با افکارتان جذب می کنید.
افرادی که مدام از چیزی که می خواهند حرف می زنند و درباره اش فکر می کنند، به نظر می آید بیشتر و بیشتر آن موارد را به زندگیشان جذب می کنند. از طرف دیگر، کسانی که مدام غر می زنند، از وضعیت خود شکایت می کنند و یا حسود و عصبانی هستند، غم و تجربیات ناخوشایند بیشتری را به زندگی شان جذب می کنند.
قانون جذب همانند تمام قوانین دیگر خنثی است. این قوانین بر اساس علایق شما کار نمی کنند. می توانند برای شما یا علیه شما کار کنند. مثبت یا منفی بودنشان بستگی به خودتان دارد.در واقع مهم ترین درس زندگی که تا کنون آموخته اید، این است که همواره باید در مورد چیزهایی که می خواهید به آنها برسید، فکر کنید و درباره اش حرف بزنید. باید خودتان را طوری برنامه ریزی کنید که درباره مسائل و مواردی که نمی خواهید به آنها دست یابید فکر نکنید. این کار ساده به نظر می آید؛ ولی در واقع چالش بر انگیز ترین موضوع است.
اعتقاد راسخ
قانون اعتقاد؛ عامل دیگر خوش شانسی است که می توانید از آن به نفع خود بهره ببرید. این قانون نیز مانند قوانین دیگر می تواند برای شما یا علیه شما کار کند؛ اما این روند به شما و برنامه هایتان بستگی دارد. قانون اعتقاد بیان می کند، اگر به موردی اعتقاد راسخ داشته باشید، به واقعیت تبدیل خواهد شد. در واقع اعتقادات، واقعیت ها را می سازند.
در طول تاریخ، افراد این را کشف کرده اند که اعتقادات آن ها چگونه نقش مهمی در نحوه نگرش، رفتار و فکر کردنشان ایفا می کند. اگر اعتقاد داشته باشید که در سرنوشت شما نوشته شده است که انسان موفقی خواهید بود، بدون شک مطابق آن فکر و رفتار می کنید و در نهایت این موضوع به واقعیت تبدیل خواهد شد. اگر باور داشته باشید که انسان خوش شانسی هستید و اتفاقات خوب، مدام برای شما رخ می دهند، اعتقادتان تبدیل به واقعیت زندگی شخصی شما خواهد شد.
شکسپیر اعتقاد دارد که هیچ چیز وجود ندارد، مگر اینکه فکری باعث به وجود آوردنش شده باشد.
بدون شک اعتقادات شما تبدیل به واقعیت ها خواهند شد. افکار به خود عینیت می بخشند و در نهایت در دنیای اطراف شما تبدیل به ماده خواهند شد. با نگاه به زندگی یک شخص می توانید حدس بزنید که بیشتر اوقات به چه چیزی فکر کرده است. شادی، سلامتی، داشتن دوستان و خانواده خوب نتیجه افکار مثبت یک فرد در زندگی است.
منتظر موفقیت باشید
یکی دیگر از عوامل خوش شانسی، قانون انتظارات است. این قانون بیان کننده آن است که هرچه شما با اعتماد کامل انتظار چیزی را داشته باشید، در زندگیتان رخ می دهد. به عبارت دیگر شما در زندگی آنچه می خواهید به دست نمی آورید، بلکه چیزی که انتظار آن را می کشید، به دست خواهید آورد.نتیجه پنجاه سال مطالعه و تحقیق، این است که قدرتمند ترین و قابل پیش بینی ترین انگیزه شخصی؛ نگرش انتظارات مثبت است. در واقع داشتن انتظارات راسخ و مداوم موجب به وقوع پیوستن اتفاقات خوب برای شما خواهد بود. یک راه عملی برای فعال کردن این قانون در زندگی تان این است که هر روز صبح که از خواب بیدار می شوید، این عبارت را تکرار کنید:
{من معتقدم امروز اتفاقات بسیار خوبی در زندگی ام رخ خواهد داد.}
این عبارت را آنقدر تکرار کنید تا ذهنتان کاملا با چنین انتظاری شارژ شود. (من اعتقاد دارم امروز اتفاقات خارق العاده ای در زندگیام به وقوع خواهد پیوست.) در انتهای روز، روز سپری شده خود را مرور کنید و به اتفاقاتی که در طول روز برایتان رخ داده است، بیندیشید. با این کار متوجه خواهید شد که اتفاقات کوچک و بزرگ خوبی در آن روز برای شما پیش آمده است. وقتی ذهنتان مملو از انتظارات مثبت باشد، اتفاقات مثبتی نیز پیرامون شما رخ می دهد.
اغلب افراد موفق انتظار موفقیت را دارند. آن ها بیشتر انتظار می کشند که برنده شوند تا بازنده. آن ها انتظار دارند تا از هر اتفاقی، دستاوردی داشته باشند. این افراد در هر شرایطی به دنبال قسمت خوب ماجرا هستند و به نیمه پر لیوان نگاه می کنند. حتی اگر اتفاقات اشتباه و ناخوشایندی برایشان پیش بیاید، به عقب بر میگردند و به دنبال درس هایی از آن موضوع خواهند بود. آن ها در جستوجوی مزایایی هستند که از آن اتفاق برایشان به وجود آمده است.
اعتقادات شما درباره خودتان و دنیایی که برای خود ساخته اید، انتظارات شما را تحت تاثیر قرار می دهد. انتظارات شما، رفتار و نگرشتان را مشخص خواهد کرد. این نگرش، رفتارتان را در برخورد با دیگران مشخص می کند. رفتارتان با اطرافیان، نوع ارتباط آن ها با شما را تعیین خواهد کرد. هرچه مثبت تر و دارای اعتماد به نفس بیشتری باشید، هرچه بیشتر انتظار موفقیت را داشته باشید، نیروی جذب قدرتمند تر خواهد بود. به همین سبب افراد و واسطه های بیشتری برای تحقق اهدافتان به زندگی شما جذب می شوند و مدام مردم شما را خوش شانس خطاب می کنند.
ضمیر ناخودآگاه
قانون فعالیت ناخودآگاه یکی دیگر از عوامل خوش شانسی است. این قانون بیان می کند؛ هر فکر یا هدفی که در ضمیر ناخودآگاهتان نگه می دارید، به عنوان یک دستور العمل یا فرمان پذیرفته می شود. ضمیر ناخودآگاه شما از قانون جذب استفاده کرده، سپس شروع به فعالیت میکند و اهدافی که برای زندگی تان تنظیم کرده اید، تحقق می بخشد.
ضمیرناخودآگاه شما، تمام رفتار هایتان را با یک الگوی مشخص، مطابق با اصلی ترین افکار و ایده هایتان هماهنگ می کند. ضمیر ناخودآگاه زبان حرکات بدن شما را تعیین و نحوه برخوردتان با سایر مردم را مشخص می سازد. حتی طنین صدای شما، انرژی تان در صحبت کردن، فعالیت ها، اشتیاق و سطح انتظاراتتان، توسط این ضمیر تعیین می گردد. ضمیر ناخودآگاه شما به صورت غیرقابل باوری، قدرتمند است. هنگامی که این ضمیر یاد بگیرد برای شما کار و اهدافتان را محقق کند؛ کاری خواهد کرد که با سرعت بسیار زیادی به جلو حرکت کنید. سرعتی که هیچ گاه حتی تصورش را هم نمی کردید.
در مغز شما، عضو کوچک و خاصی وجود دارد که کورتکس مشبک نامیده می شود. عملکرد این عضو همانند صفحه کلید تلفن است. تماس ها را دریافت می کند و آن ها را به سطح هوشیاری و ضمیر ناخوداگاه شما انتقال می دهد. این بخشی از مغز بر اساس فرمان هایی که به آن می دهید، کار میکند. برای مثال اگر تصمیم گرفته اید یک ماشین اسپرت قرمز بخرید، شما همه جا ماشین اسپرت قرمز خواهید دید.
در این حالت کورتکس مشبک شما فعال شده و ذهن شما را نسبت به ماشین اسپرت قرمز رنگ حساس کرده است. اگر تصمیم گرفته اید که از نظر مالی بسیار موفق شوید، شروع به پذیرش ایده ها، اطلاعات، افراد و فرصت هایی خواهید کرد که به طریقی می توانند در این راستا به شما کمک کنند. افرادی را به زندگی تان جذب خواهید کرد که به شما راهکار ارائه خواهند کرد. به سمت کتاب ها و مقالاتی جذب خواهید شد که سوالات اساسی شما را پاسخ می دهند. درگیر رفتارهایی میشوید که شما را در رسیدن به هدفتان کمک می کنند. این قسمت از مغزتان توسط فرمان هایی که از ضمیر ناخودآگاهتان به خود آگاه می فرستید، فعال میشود.
قانون تاکید یکی دیگر از عوامل خوش شانسی است که می توانید به صورت مستمر از آن استفاده کنید. این قانون بیان می کند که اگر هر هدفی را بارها و بارها در زمان حال و با بیان مثبت تکرار کنید، توسط ضمیر ناخودآگاه به عنوان دستور پذیرفته شده و با قانون جذب، شروع به رشد خواهد کرد.
برای مثال اگر مدام عبارتی مانند:( من پنجاه هزار دلار در سال درآمد دارم) را تکرار کنید، شما بیش از پیش ضمیر ناخودآگاهتان را به حرکت درآورده اید و وقتی این موضوع توسط نیرو های ضمیر ناخودآگاه پذیرفته شده باشد، این ضمیر شروع به عینیت بخشیدن آن خواهد کرد. اگر به افرادی که مردم آن ها را خوش شانس خطاب می کنند، نگاه کنید؛ متوجه می شوید که آنها همیشه نسبت به چیزهایی که می خواهند، مثبت هستند و به چیزهایی که نمیخواهند فکر نمی کنند و حتی درباره اش حرفی هم برای گفتن ندارند.
افکار مسیر زندگی شما را تعیین می کنند
قانون تطابق، قانون مورد علاقه ی برایان تریسی است. او می گوید که به نظرش این قانون تمام موفقیت ها و شکست های ما را توضیح می دهد. این قانون در واقع یکی از عوامل اصلی خوششانسی است که می گوید : دنیای پیرامون شما، تصویر دنیای درونتان است. هرچه در بیرون شما رخ می دهد، بازتابی از چیزی خواهد بود که در درون شما به وقوع پیوسته است.
هنگامی که مقابل آینه می ایستید، بازتابی را می بینید که به سوی شما برمیگردد. می دانید که تصویر بازتاب شما ناشی از چیزی است که در آینده دیده می شود. وقتی به هرجنبه ای از زندگی خود نگاه می کنید، متوجه خواهید شد که شمای درون خودتان، چه کسی است. ارتباطات شما با سایر افراد به طور عمده توسط شخصیت شما و ویژگی های فردیتان تعیین می شود. اینکه مردم چگونه با شما برخورد می کنند، به طور عمده توسط اعتقادات و انتظاراتتان نسبت به خودتان و دنیای پیرامونتان تعیین میشود.
سطح تحول رفتار شما و وضعیت مالیتان توسط خواسته های درونی تان تعیین می شود. مردمی که در دنیای واقعی فقیرند، در درونشان نیز فقیر هستند. سلامتی شما در محیط بیرون، از افکارتان در مورد جنبه های مختلف سلامتی جسمی و روحی در درونتان ناشی می شود. مردمی که مدام به غذا فکر می کنند، دچار اضافه وزن و عدم تناسب اندام شده و کم کم سلامتی خود را از دست می دهند. مردمی که همیشه به سلامتی و تناسب اندام فکر می کنند، لاغر، متناسب و از انرژی بالا برخوردار هستند. همه چیز با افکار شما آغاز می شود. خلاصه تمام این قوانین خوش شانسی، در قانون معادل ذهنی جمع می شود.
قانون معادل ذهنی می گوید؛ وظیفه اصلی شما در زندگی، خلق کردن معادل ذهنی آن چیزی است که در دنیای بیرون، از آن لذت میبرید. شما باید معادل ذهنی موفقیت، سلامتی، شادی، خوشبختی، دستاورد های شخصی، فکری و حسی که در دنیای بیرون از آن ها لذت میبرید را در درون خود بسازید. این یک کشف بزرگ است، تنها چیزی که باعث ایجاد تفاوت در زندگی شما میشود، این است که در همین لحظه شما چگونه فکر می کنید.
شما توسط افکار گذشته خود محدود نشده اید. پتانسیل های شما نامحدود هستند، چون اکنون مختار هستید به هرگونه ای که میخواهید، فکر کنید. این افکار مسیر آینده زندگی شما را تعیین خواهند کرد. فرض کنید در یک جاده درحال رانندگی هستید. جاده ای که در آن میرانید، بر اساس جاده ای که قبلا در آن رانندگی کرده اید یا جاده ای که در آینده قرار است در آن برایند، تعیین نمیشود. بلکه با لحظه حال شکل میگیرد.
شما نمیتوانید تمام دنیا را در کنترل خود بگیرید. نمیتوانید تمام جزئیات زندگی دنیای مدرن را کنترل کنید. نمیتوانید تمام سالهای گذشته و سالهای آینده را در اختیار داشته باشید؛ اما میتوانید لحظه کنونی را کنترل کنید. موفقیتی که میخواهید کسب کنید، در ذهن خود به وجود بیاورید. این تمام کاری است که باید انجام بدهید.
تلقین آگاهانه
قدرت تلقین یکی دیگر از عوامل خوش شانسی است. این قدرت به شما میگوید که ذهنتان ترکیبی از افکار، احساسات، کلمات، تصاویر، ایده ها، نگرش ها، آرزو ها و ترس هاست که مدام در حال تغییر میباشند. این تغییر در ساختار کلی ذهن شما، می تواند هوشیارانه، عمدی و مثبت یا اتفاقی، منفی و بی هدف باشد.
تلقین قدرتمند ترین تاثیر را بر روی هر آنچه شما هستید و هر آنچه به آن تبدیل خواهید شد، دارد. به خاطر هزاران فکر و عاملی که ذهن شما را هر روز و هر هفته بمباران می کنند، نیروی جاذبی خواهید ساخت که برایتان چزهایی را به وجود آورد که به دنبالشان هستید یا چیزهایی را نصیبتان خواهد کرد که هرگز نمیخواهید.
از این به بعد شما باید کنترل هوشمند، سیستماتیک و خود خواسته تمام تاثیراتی را بر عهده بگیرید که می خواهید به ضمیر ناخودآگاهتان برسد. شما باید منابع غنی را مطالعه کنید. به برنامه های رادیویی مثبت و موثر گوش دهید. برنامه های آموزشی مثبت تماشا کنید و با افراد مثبت و موثر در ارتباط باشید. باید از تمامیت افکارتان به عنوان یک شی ارزشمند محافظت کنید. همانطور که وقتی میخواهید از نظر فیزیکی دارای تناسب اندام شوید، تنها خوراکی های مفید و مغذی می خورید، در این مورد هم باید افکار و تاثیرات سالم و مغذی را به خود راه دهید. اگر هدفتان داشتن ذهنی سالم و قوی است، باید آگاهانه به آن توجه کنید.
مسئولیت کامل زندگی خود را بپذیرید
آخرین عامل خوش شانسی در این بخش، قانون مسئولیت است. شما صددرصد مسئول زندگی خودتان، و اتفاقاتی که برایتان رخ می دهد هستید. برای تمام چیزهایی که هستید و تمام چیزی که در آینده خواهید بود، مسئول هستید. اگر امروز در جایگاه فعلیتان هستید، به این علت است که خودتان چنین تصمیمی را اتخاذ کرده اید.
شما تنها کسی هستید که می توانید افکارتان را کنترل کنید، با این کار می توانید تمام زندگی خود را در آینده کنترل نمایید. خوش شانسی، قابل پیش بینی است. موفقیت، تصادفی به وجود نمیآید. شکست نیز تصادفی نیست. خوشحالی و شادی در زندگی اتفاقی نخواهد بود. آنها قابل پیش بینی و بر اساس قوانینی هستند که تا به اینجا درباره آن ها صحبت کردیم.
با تصمیم گیری درست میتوانید به فردی خوش شانس تبدیل شوید. می توانید افکاری داشته باشید که در راستای خواسته های شما هستند. کارهایی انجام دهید که احتمال رخ دادن چیز هایی که از آن ها لذت میبرید را بیشتر کند. در همین حین باید از پرداختن به کارهایی که شما را عقب میرانند، پرهیز کنید. همچنین از داشتن افکاری که شما و پتانسیلتان را محدود می کنند، خودداری کنید.
اگر یک خودروی با کیفیت، عالی و شیک بخرید و با آن شروع به رانندگی کنید، آیا به سبب خوش شانسی است؟ خیر. حقیقت این است که ترکیبی از قطعات با کیفیت، با هماهنگی کامل در کنار یکدیگر قرار گرفته اند. این که ماشین به خوبی حرکت می کند، به هیچ وجه ارتباطی با خوش شانسی ندارد و این روند به طور دقیق همانند شماست. میتوانید تمام خواسته های عجیب خود را به دست آورید. اگر کمی جستوجو کنید، در اطرافتان افرادی را پیدا میکنید که از زندگی خود لذت میبرند و کاملا خوشبخت هستند. این اتفاق دلیل طراحی مناسب ذهنی در زندگی است و ارتباطی با خوش شانسی ندارد.
شاید مهم ترین عامل موفقیت، دانستن این باشد که به طور دقیق از زندگی خود چه میخواهید. اولین عامل موفقیت، تعیین هدف های مشخص، خاص و قابل اندازه گیری است.
بریده ایی از کتاب “عامل شانس” برایان تریسی